از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
توپاز | |
---|---|
کلیات | |
رده | کانی |
فرمول | Al2(SiO4)(F.OH)2 |
ویژگیها | |
رنگ | بیرنگ، زردمایل به قهوهای، آبی روشن، صورتی مایل به قرمز، سبز روشن |
رخ | کامل، شکستگی صدفی |
ساختار | سامانه بلوری راستلوزی (ارتورومبیک) |
چگالی | 4/3-6/3 |
دیگر ویژگی ها | خاصیت فلورسانس |
زِبَرجَدِ هِندی (توپاز، زمرد شرق) یکی از سنگهای قیمتی است.
در لغت نامه دهخدا آمده است: «زبرجد زرد مایل به سرخی را هندی گویند. و این زبون ترین همه انواع زبرجد است .»[۱] کلمه توپاز از واژه ی یونانیΤοπάζιος (توپازیوس) یا Τοπάζιον (توپازیون)-که نام جزیره ی سنت جان در دریای سرخ بوده است - گرفته شده است. معادن این سنگ در این جزیره وجود داشته است. واژه ی توپاز با کلمه سانسکریت तपस् (تاپاس) به معنی "آتش" یا "گرما" ارتباط دارد.[۲]
ساختار بلوری آن راستلوزی (ارتورومبیک) و فرمول شیمیایی آن Al۲(SiO۴)(F.OH)۲ است.
زبرجد هندی سنگی است شفاف تا نیمه شفاف و دارای سختی ۸ و چگالی ۴/۳-۶/۳ میباشد.
رنگها : بیرنگ، زردمایل به قهوهای، آبی روشن، صورتی مایل به قرمز، سبز روشن جلا : شیشه ای
این کانی رخ کامل، شکستگی صدفی و خاصیت فلورسانس ضعیف دارد.
بقیه درادامه مطلب..
باسمه تعالی
توصیه آیت الله تهرانی برای لحظات آخر سال
آیتالله مجتبی تهرانی از اساتید برجسته اخلاق ضمن طرح این پرسش که «در لحظات آخر سال چه کنیم؟»، با استناد به احادیثی از امیرالمؤمنین، امام حسین و امام صادق علیهم السلام به این پرسش پاسخ گفت.
* ضرورت تنبّه در کنار مباحث علمی
اگر بنا باشد همیشه مباحث علمی را بدون اینکه در کنارش تنبّهی برای ما وجود داشته باشد مطرح کنیم فکر میکنم فایدهای نداشته باشد، لذا خوب است گاهی برای ایجاد تنبّه مسائلی را مطرح کرده و در آن تأمّل کنیم.
* غفلت از «مرور ایّام» و «گذشت زمان»
از جمله این مسائل مسئله «مرور ایّام» است. به تعبیر همگانی انسان گاهی از «گذشت زمان» غفلت میکند و این غفلت موجب میشود انسان از خواب غفلتی که او را فرا گرفته است بیدار نشود. در این عالم اموری که موجب اعتبار و پندپذیری میگردد زیاد است امّا انسان از آن عبرت نمیگیرد! علی(علیهالسلام) میفرماید: «مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ». یکی از موضوعاتی که انسان باید از آن پند و عبرت بگیرد و متنبّه و بیدار شود مسأله «گذشت زمان» است.
*
بقیه درادامه مطلب.....
ادامه مطلب ...مُروارید یا دُر، گوهری است معمولاً سفید و درخشان که در اندرون برخی از نرمتنان دوکفهای مانند صدف مروارید به وجود میآید.
وقتی جسمی خارجی مانند ذرهای شن بین صدف و پوسته او قرار بگیرد جانور لایههایی مرکب از ماده آلی شاخی کونچیولین و بلورهای کلسیت یا آراگونیت را به دور جسم خارجی ترشح میکند. از این لایههای هممرکز رفته رفته مروارید شکل میگیرد. جنس مروارید با جنس دیواره درون صدف یکسان است. شکل مروارید اغلب نزدیک به کره است هرچند به شکلهای دیگر مانند گلابی و دکمه و حتی شکلهای نامنظم هم دیده میشود. درشتی آن به درشتی دانه خشخاش تا تخم کبوتر است. رنگ مروارید اغلب سفید است ولی ممکن است به رنگهای صورتی و زرد و سبز و آبی و قهوهای و سیاه نیز دیده شود. در خلیج فارس و اقیانوس هند و استرالیا صید میشود. در قرن بیستم پرورش مروارید نیز رایج شد. برای تهیه مروارید پرورشی (که گاه مروارید مصنوعی نیز نامیده میشود) با سوراخ کردن پوسته صدف، یک قطعه مروارید بسیار کوچک را در درون صدف قرار میدهند تا جانور لایههایی به دور آن ایجاد کند.